یک تاکسی در شهر محل تحصیل...
راننده: ...دیروز یکی رو همین جا سوار کردم....بهش گفتم کولر روشنه....هی گفتم کولر روشنه..........مردکِ چیز در رو نمی بست! ........ مردکِ ...!!!
تا آخر مسیر مغز ما را درون فرغون گذاشت! کسی هم نبود بگوید: تو خود بسی چیزتری که عقلت نرسیده از همان اول بگویی در را ببندد!
پ.ن.:چرا برای برخی افراد واضح و سر راست سخن گفتن از کشیدن دندان عقل هم سخت تر است؟!!!
ماها عادت کردیم حرفامون رو به طعنه بزنیم انگار ! و چقدر بده این !
آره واقعا...یکیشم من!......خیلی:|
می ترسیم بگیرنمون!!!
آهان!...از اون لحاظ;)
این روزها که کشیدن دندون عقل خیلی راحت شده،
می زدی با کیف تو سرش یه دونه
آخه کیفم حیف بودP:
سخت نگیرید. ادیب مردی بوده است سر گذر لقمانیه...
چشم:)
شهر محل تحصیل.
باید دید کجاست که مردمش اینطوری صحبت می کنند ...
خیلی از مردمان کشورمون اینجورین....فقط باید یکم بیشتر نگاه کرد