کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

ساده نباش

وقتی بعد از این همه وقت، کارهایی که برای کسانی در زندگیم کردم و بعداً متوجه شدم چه ها که ازم پنهان نمی کردنُ تک تک یادم میاد و حرص می خورم....

وقتی هنوز ، با اینکه فکر می کردم این چیزها رو برای خودم حل کردم، یاد ساده دلی خودم میفتم و عصبی میشم ...

وقتی باز هم یادم نمیره با خوش قلبی زیاد از حدم به خاطر کسانی که  نشون دادن اونقدرها هم لیاقتش رو ندارن چه قدر نگران شدم ..... چه قدر روزهام رو به خاطرشون کوتاه کردم ....

.... به این فکر میکنم اونایی که بهشون خیانت میشه چه حال وحشتناکی باید داشته باشن.....

..... با اینکه حتی شاید چیزهایی که ناراحتم کردن اهمیت چندانی هم نداشته باشن و فقط چون طبق قانون های طبیعت نبودن اذیتم میکنن!

*.....وقتی هربار یاد این میفتم که تمام دعاهام برای اونایی که پشیمونم کردن برآورده شده، با خودم میگم حتماً خدا میخواسته بهم یه چیزی رو ثابت کنه....حتماً میخواسته بهم نشون بده که دیگه نباید حماقت کنم... 

...نباید ساده باشم!