کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

هوای عید

سال نو برای من یعنی ذوق و شوق برای چیدن هفت سین.......یعنی نقاشی کشیدن روی تخم مرغ..........یعنی شادی دیدن عزیزان.........یعنی.........

....

چند ساله که بدون هیچ دلیل خاصی سفره هفت سین رو من نچیدم........چند ساله که تخم مرغ رنگی درست نکردم ...........چند ساله که سالم، نو نشده!

....

*این بار دیگه واقعاً «حول حالنا الی احسن الحال».

خاطره چهارشنبه سوری

صدای موزیک، هلهله، جیغ های ممتد و صد البته ترکیدن ترقه های اساسی با سرعت ۲۰ انفجار در دقیقه به گوش می رسید.........بوی دود آتش هم چاشنی اش بود. 

..... و صدای هر ترقه مساوی بود با پریدن هر آنچه خوانده بودم . 

همه خوش بودند و ما امتحان داشتیم......و من به اندازه تمام عمرم به زمین و زمان لعنت فرستادم.

..... 

کنار پنجره «ازدحام کوچه خوشبخت» بدجوری توی ذوق می زد:|

بازیِ رفتِ ۸۸

چیزی به امتحان پایان بخش نمونده و من چو بید بر سر ایمان خویش می لرزم!

پس در حالی که از ترس دندونهام به هم میخورن ، با تشکر از سهباجان به خاطر دعوتش یه راست میپرم وسط بازی بهترین ها.

بهترین روز سال ۸۸: ۸۸ سال سر به راهی نبود، بنابراین هیئت داوران هیچ روزی را شایسته دریافت این مقام تشخیص نداد!!!

بهترین هدیه سال: بهترین هدیه ها همانهایی اند که بی مناسبت دریافت می شوند.......به همین خاطر جایزه بهترین هدیه را به بهترین هدیه دهنده تغییر داده و به مامان خانم به خاطر تدوام هدایای «همین جوری» شان تقدیم می کنم!

بهترین سفر : بهترین سفر این سال سفری بود که هیئت داوران در یک عصر بهاری در رویا دید!......این سفر مقام شیرین ترین خواب را نیز به خود اختصاص داد!

بهترین دوست سال ۸۸: ۸۸ سالی بود که به دوست نبودن بعضی از دوستان پی بردم:|........در هر حال با تقدیر از دوستی بازیافته از دوران مدرسه، مامان خانم با حفظ سمت در این مقام نیز ابقا می شود!

بهترین غذا: هیئت داوران به علت سوء شهرت به کم غذایی شایسته اهدای این مقام شناخته نشد!!!

بهترین فیلم : هیئت داوران به علت تاخیر در دیدن فیلم ها و یاری نکردن حافظه و علاقه به پرواز همراه با خانه و زندگی به معنای واقعی، «up» را برای این مقام برگزید.

بهترین کتاب: چون کتاب های بررسی شده توسط هیئت داوران در این سال هر کدام به نوعی شاهکار نویسنده شان محسوب می شوند پس این مقام به قید قرعه مشترکا به «یکی بود، یکی نبود» جمال زاده، « قمارباز» داستایوسکی و «نقطه فریب» دن براون تعلق می گیرد!( هیئت داوران خیلی جلوی خودش را گرفته که بقیه را هم نام نبردD:)

بهترین پست: هیئت داوران به خاطر نوستالژی موجود در حال و هوا، «رنگ و روغن تصویر باغ» را بر می گزیند.

عزیزان لبخند و مونارک رسما از جانب هیئت داوران! دعوت هستن:)

روزی جهانی

سی ساله به نظر میاد.........از روز اول میشد خستگی رو توی صورتش دید .......... پسر کوچولوش دو هفته ست که بستریه .......... دو هفته ست که هر روز میبینمش.

.....

یه خانم هفتاد و چند ساله ست .......... چند روزه بستری شده......... هنوز هیچ کدوم از پسراش به دیدنش نیومدن!

.....

روز اونایی که بلدن بی توقع دوست داشته باشن مبارک!

پ.ن.: چند نفر ازخانمهایی که امروز دیدم خبر دارن که امروز، روز اوناست؟!

دَنگ!..... دَنگ!

همانا آزار دهنده ترین صوت جهان ، ملودی الارم موبایل انسان است!

+ همیشه با شنیدن این آهنگ از هر دستگاه مولد صوتی غیر از گوشی خودم میل شدیدی دارم که سر به کوه و بیابان بگذارم! ......... البته زمانی که مجبور به بیدار شدن هستم هم این حس رو دارم اما متاسفانه وقتی برای این کار نیست!!!

× در عجبم که چرا رینگ تون این همه موبایل باید این ملودی باشه؟؟؟!!!!......حتی توی فیلم ها!!!!:((

   حیف که زودتر از هر آهنگ دیگه ای میتونه منو از خواب بپرونه و گرنه....... :|