کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

۱۲۳

چند هفته ای بود که به واحد رو به رویی اومده بودن.....یه خانواده مثل خانواده های دیگه. 

همه چیز عادی بود تا اینکه اون شب٬ وقتی داشتم لباسهام رو مرتب می کردم صدای دعوا شنیدم. 

خب طبیعیه که پدر و مادرها از دست بچه هاشون به ستوه بیان ..... ولی سر و صداها بلندتر شد. 

کمی بعد صدای گریه یه بچه و چندتایی صدای شکستن هم بهش اضافه شد. 

خدارو شکر قبل از اینکه من از تعجب شاخ دربیارم یا کار به ریش سفیدی همسایه ها بکشه ـچون صدای دو سه نفرشون از راه پله ها میومدـ وضعیت سفید شد. 

........ 

کم نشنیدم که بعد از اینکه برای کسی اتفاقی افتاده همسایه هاش گفتن اون موقع صداهایی شنیده بودن ولی کاری نکردن....یا اینکه پیش خودشون فکر دیگه ای کردن.... 

توی این فکرم که اگه کسی توی اون خونه که فقط یه دیوار با من فاصله داشت چیزیش میشد چه کاری ازم برمیومد؟! 

چرا نباید بتونیم برای حفظ جون خودشون توی این مواقع پلیس خبر کنیم؟ 

چرا خود اونها اولین کسانی هستن که بعداً به دشمنی و دخالت متهمت میکنن؟ 

پ.ن.: دلم میخواد بدونم این اورژانس ۱۲۳ که قرار بود توی این موارد اقدام کنه هنوز به قوت خودش باقیه یا به خاطرات پیوسته ... 

 

نظرات 7 + ارسال نظر
alirezsa دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 04:37 ب.ظ http://www.farming.iranblog.com

وبلاگ کشاورزی شما را با بهترین مقالات و تصاویر کشاورزی آشنا میکند.

alirezsa دوشنبه 8 آذر 1389 ساعت 04:39 ب.ظ http://www.farming.iranblog.com

وبلاگ کشاورزی شما را با بهترین مقالات و تصاویر کشاورزی آشنا میکند.

سهبا سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 08:59 ق.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

وای نکنه اینجور وقتا بری در خونه شون رو بزنی یه وقتی ؟ خطرناکه خاله هاااا!!!! یهو دیدی اون بشقابا سرتو خورد شد خدای نکرده !

نه!!!!!!!!!!من ترسوتر از این حرفام خاله حون
شانسم که نداریم....بعید نیست!

محمدحسین سه‌شنبه 9 آذر 1389 ساعت 02:06 ب.ظ http://tangare0.blogsky.com

خدا صبرتان بدهد!!!

آمیییییین!

سپهر چهارشنبه 10 آذر 1389 ساعت 12:36 ق.ظ http://enzejar.blogspot.com/

درود ... راستش این پستت رو خوندم و هی نخواستم نظر بگذارم و نگم ... در شهری که انسانیت بالمره مرده ، اورژانس باید خاطره باشه ، اصلا نیازی نیست نعش کش ! باید به وفور باشه که الحمدالله و المنه کم نیست .... تا زمانی که انسانیت پیکرش اینقدر بی جان است و حان آنقدر بی ارزش که پیش پایمان میمرند و ما فاجعه میدان کاجها را راقم می شویم........ !
بگذریم .. چه کسی انسان را کشت ؟ قاتل انسانیت کیست ؟ این شهر کی از روح خالی و پر از اینهمه ارواح شد ؟

از همان روزی که دست حضرت قابیل....گشت آلوده به خون حضرت هابیل.....از همان روزی که فرزندان آدم زهر تلخ دشمنی در خون شان جوشید .....آدمیت مرده بود گرچه آدم زنده بود ....

سهبا شنبه 20 آذر 1389 ساعت 03:10 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام خاله . خوبی ؟ کجایی عزیز ؟

سلام خاله جون....همین جام.....تکنولوژی نداشتم!

ص پنج‌شنبه 2 دی 1389 ساعت 02:01 ق.ظ http://toilet.blogsky.com/

من که سرم رو از سوراخ مردم کشیدم بیرون.
حالا دو نفر هم بزنند هم رو تیکه تیکه کنند. دو نفر تو این سگدونی کمتر، برای خودشون بهتر!

عذاب وجدان نمیگیری؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد