کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

کشکستان!

... کشک می سابیم....آب حوض می کشیم!!!

زهره ترک!

کسی که به یه نقطه در دوردست خیره شده .... پلک نمیزنه.... و فقط یه لبخند کوچولو داره و چند دقیقه ست که یه میلیمتر هم جابه جا نمیشه٬ حالا که اتفاقاً مسیر تو هم از اون نقطه میگذره ... لزوماً لبخندش به تو نیست!! ..... شاید تو فکره! 

پس لطفاً جلو نرو و یه لبخند پت و پهن تحویلش نده! 

اگه زهره ش آب نشه حتماً بهت میخنده! 

نکن این کارارو ....واسه خودت میگم! 

نظرات 2 + ارسال نظر
دستنوشته (ساشیا) جمعه 17 دی 1389 ساعت 01:35 ب.ظ http://safeye-aval.blogfa.com/

آره واقعاْ.
خب اینم یه جور جوگیریه دیگه...

یه جور ناجورشم هست!

سهبا سه‌شنبه 21 دی 1389 ساعت 04:00 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

قربونت برم ! دلم برات تنگ شده بود خاله . با امتحاناتت چطوری عزیزم ؟
مرسی که با همه مشغله هات به جشن تولد خاله اومدی عزیزدل خاله !

خدا نکنه خاله جونم ..... منم دلم تنگ میشه ولی بخش قبلی برام سخت گذشت....دلم نمیخواست عصبانیتم رو با خودم بیارم....عوضش میومدم میخوندمتون و آرومتر میشدم
خواهش میکنم خاله گلم
اونقدرا هم سرم شلوغ نیستا.....میدونی که خاله جون از گردش با مامان اینا و کتاب و فیلم و وبگردی نمیتونم بگذرم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد