در تاکسی:
خانمی همراه بچه ۴-۳ ساله ش سوار شدن. بچه گریان بود و مادر عصبانی.
راننده سر حرف رو باز کرد و پرسید: چرا گریه میکنی؟
بچه به هق هقش ادامه داد.
راننده از بچه های این دوره زمونه گفت ... ولی در آخر هم خطاب به مادر اضافه کرد: خودتونم یه روزی بچه بودینا!
مادر که آروم شده بود از لجاجت بچه ش گله داشت ..... سعی کرد منطقی بچه رو قانع کنه.
بچه روش رو کرد سمت مادرش....هق هقی کرد و گفت: آخه دلم شکسته!!!
پ.ن.:ای جااااااااان
یاد خودت افتادی!!؟
نه!...یاد بچه های فامیل افتادم
از الان اینجور چیزا بگه... بزرگ شد کی جلوشو میگیره!
آخی!!....دلتون میاد؟؟!!!
سلام گیس گلابتون خانم ...
مرسی که سر زدی.
منم میگم : ای جااااااااااااااااااااان
سلام....خواهش میکنم
سلام خاله جونم . خسته نباشی خانوم دکتر من .
دلم حسابی برات تنگ شده بود .
حالا نگفت واسه چی دلش شکسته بوده !!!!
سلام....خیلی خیلی ممنون خاله گلم
منم همین طور.....اصلا من بیشتر
نه!....آخه همه احساساتی شدن یهو